به گفته دبورا ریچاردسون، استاد روانشناسی دانشگاه جورجیا امریکا، « کسانی که باید از آنها بترسیم غریبه ها نیستند بلکه نزدیکترین و عزیزترین کسان ما هستند!»
او اسم این پدیده را «پرخاشگری روزمره» گذاشته و می گوید در واقع کسانی که از نظر عاطفی به هم نزدیکتر هستند قادر به وارد کردن آسیب بیشتر هستند. در حقیقت، بررسی های ریچاردسون مدعی است که ما:« نسبت به کسانی که عشق می ورزیم می توانیم به شدت بی رحم باشیم»
ریچاردسون پرخاشگری و اذیت روزمره را به سه گروه مجزا تقسیم کرده است:
پرخاشگری مستقیم
این شکل از پرخاشگری شامل فریاد زدن، ضربه فیزیکی، رویارویی و آزار کلامی است. این شکل در مردان شایعتر از زنان است، اما در هر دو جنس می تواند این نوع از آزار دیده شود. پرخاشگری مستقیم معمولا در مورد خواهر و برادر و دیگر افراد خیلی نزدیک نیز استفاده می شود و کمتر احتمال دارد در مورد دوستان مورد استفاده قرار گیرد.
ریچاردسون حدس میزند ممکن است به این دلیل باشد که افراد پیوند و اهمیت شان برای همدیگر زیاد است. برای همین افراد واهمه چندانی به خرج نمی دهند وقتی برادر یا خواهر خود را اذیت می کنند چون« خواهر و برادر من، همیشه خواهر و برادر من خواهند بود!»
پرخاشگری غیر مستقیم
پرخاشگری غیر مستقیم با صدمه زدن به کسی بدون رویارویی رخ می دهد. این شکل شامل تهمت زدن، شایعه پراکنی، و یا از بین بردن اموال کسی است. این مساله بیشتر از پرخاشگری مستقیم اتفاق می افتد و به طور مساوی توسط هر دو جنس انجام می شود. هنگامی که نوبت به دوستان می رسد، پرخاشگری غیر مستقیم ارجح ترین سلاحی است که انتخاب می شود. ریچاردسون معتقد است که ممکن است به این خاطر باشد که این شکل از پرخاشگری قابل انکار است و به راحتی می توان آنرا غیر عمدی جلوه داد و مثلا گفت:«ای وای… ببخشید. من منظوری نداشتم و نمی خواستم به شما صدمه بزنم!»
پرخاشگری منفعلانه
این شکل از پرخاشگری شامل لجبازی، جواب ندادن به تلفن یا پیام ها یا همان «سکوت درمانی» می تواند باشد. بی اعتنایی و جواب ندادن، به نظر عملی منفعلانه است ولی در حقیقت یک نوع ابراز خشم و پرخاشگری است.
کسی را که بیشتر دوستش داریم، بیشتر می آزاریم! اما کسی نمی داند چرا!